از تحربه های وحشتناک یک مادر: آزمایش خون فرزند (20 مهر 92)
این پست مربوط به شنبه بیستم مهرماه 92 ست. این روز ها شاید مثل همیشه به نظر میاد اصلا درکی از زمان ندارم. مثلا یادم میره روزی که توش هستیم چند شنبه ست! و یا شوک میشم یهو میبینم باز آخر هفته ست. تو همین گیج خوردن ها در زمان و مکان شنبه به هر قیمتی بود تصمیم گرفتم آزمایشات چک آپ یکسالگی آدرینا انجام بشه. باباش بعد از کلی روز که برای اسباب کشی و جشنواره روز کودک عملا نتونسته بود سر کاراش بره شنبه رو نمیتونست وقت بگذاره. ولی من یهو واقعا حس مادر بد بودنم شدید زد بالا که یعنی چی که آزمایشهای این بچه یه ماهه مونده و انجام نشده؟ البته عکس رادیولوژی از مچ دست هم داشت که وقتی خونه مامان بزرگش بودیم با خاله اش رفتیم انجام دادیم ولی اصل آزمایشها...
نویسنده :
الهه
0:25